جدول جو
جدول جو

معنی رشید تبریزی - جستجوی لغت در جدول جو

رشید تبریزی
(رَ دِ تَ)
از تبریزیان عباس آباد اصفهان است. در زرگری و میناکاری بی نظیر و در شعر نیز به اعتقاد خود بی قرین بود. رشید به هندوستان سفری کرد و به اعتبار صنعتش در نزد پادشاهان اعتبار داشت. رشید پیش از سال 1081 هجری قمری درگذشت. از اشعار اوست:
قدم چو مور به آهستگی به خاک افشار
که مور بادیۀ عشق آهوی حرم است.
شب که از شوق رخت انجمن افروخته بود
نگه گرم چو پروانۀ پرسوخته بود.
می جهد برق ز نقش قدم ماهروان
خار این بادیه باآبلۀ پا چه کند.
طلوع صبح به تیغ کشیده می ماند
شفق به بسمل درخون طپیده می ماند.
پیدا و نهان چو شمع در فانوسم
مشهور و خفا چو گنج دقیانوسم
القصه درین چمن چو بید مجنون
می بالم و در ترقی معکوسم.
(از دانشمندان آذربایجان ص 159).
و رجوع به فرهنگ سخنوران و الذریعه ج 9 بخش 2 و نگارستان سخن ص 32و تذکرۀ نصرآبادی ص 388 و 389 و روز روشن ص 242 و رشیدی تبریزی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ فِ تَ)
از شاعران قرن دهم هجری قمری و از شاگردان لسانی شیرازی و از اواسطالناس و شاعری هموار و پخته است. در هجو غیاث الدین کهره ترکیب بندی گفته که نظیر ندارد. این چند بیت از آن جمله است:
اگر نه ای ز پرستندگان آتش گبر
وگر نه ای ز فروزندگان نار نفاق...
به چوب قیلغه شوقاق تا بگویندت
بلند مرتبه مستوفیی به استحقاق.
(از مجمعالخواص ص 145).
بیت زیر از اوست:
کو همنفسی تا کنم اظهار غم دل
زآن پیش که بندد غم دل راه نفس را.
(از قاموس الاعلام ترکی). رجوع به فرهنگ سخنوران شود
لغت نامه دهخدا